-چه احاديثي از پيامبر(ص) و معصومين (ع) راجع به آداب قضا وارد شده است؟(0)
-آيا الزام كفار مكه به ترك شرك و بتپرستي در سوره توبه، خلاف آزادي و دموكراسي نيست؟(0)
-چرا امامان ما نتوانستند مانند پيامبر((صلي الله عليه وآله)) دستورات و احكام دين اسلام را پياده كنند و به افراد غاصب مجال دادند تا بر سرنوشت مسلمين مسلّط شده و احكام و تعاليم قرآن را دستخوش اغراض و اميال خويش قرار دهند؟
(0)
-اگر سرچشمه قدرت، اراده ملت است، پس چرا امام علي در يكي از نامههاي خود (نامه ششم، وقعه صفين) گزينش رئيس دولت را وظيفه مهاجر و انصار ميداند؟(0)
-نگرش اسلام به حفظ استقلال سياسي امت مسلمان چگونه است؟(0)
-از ديدگاه اسلام چه لزومي در استقلال مالي و سياسي قضات وجود دارد؟(0)
-اگر اصحاب شورا به توافق كامل نرسند و با هم اختلاف داشته باشند در اين صورت راه علاج چيست؟(0)
-چرا در اسلام روي مساله «انتخاب اصلح» تاكيد فراواني شده است؟(0)
-چرا ملل غربي پيشرفته تر از ملل مسلمان هستند؟
(0)
-آيا اگر مردم با رعايت تمام ضوابط اسلامي، دست به تشكيل حكومت اسلامي زدند، فقيه ميتواند از امضاء و تنفيذ آن خودداري كند؟(0)
-چه احاديثي از پيامبر(ص) و معصومين (ع) راجع به آداب قضا وارد شده است؟(0)
-آيا الزام كفار مكه به ترك شرك و بتپرستي در سوره توبه، خلاف آزادي و دموكراسي نيست؟(0)
-چرا امامان ما نتوانستند مانند پيامبر((صلي الله عليه وآله)) دستورات و احكام دين اسلام را پياده كنند و به افراد غاصب مجال دادند تا بر سرنوشت مسلمين مسلّط شده و احكام و تعاليم قرآن را دستخوش اغراض و اميال خويش قرار دهند؟
(0)
-اگر سرچشمه قدرت، اراده ملت است، پس چرا امام علي در يكي از نامههاي خود (نامه ششم، وقعه صفين) گزينش رئيس دولت را وظيفه مهاجر و انصار ميداند؟(0)
-نگرش اسلام به حفظ استقلال سياسي امت مسلمان چگونه است؟(0)
-از ديدگاه اسلام چه لزومي در استقلال مالي و سياسي قضات وجود دارد؟(0)
-اگر اصحاب شورا به توافق كامل نرسند و با هم اختلاف داشته باشند در اين صورت راه علاج چيست؟(0)
-چرا در اسلام روي مساله «انتخاب اصلح» تاكيد فراواني شده است؟(0)
-چرا ملل غربي پيشرفته تر از ملل مسلمان هستند؟
(0)
-آيا اگر مردم با رعايت تمام ضوابط اسلامي، دست به تشكيل حكومت اسلامي زدند، فقيه ميتواند از امضاء و تنفيذ آن خودداري كند؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:45599 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:32

دلايل مسئولان نظام براي عدم ارتباط با آمريكا چيست؟
در مورد اين كه با چه كشورهايي بايد روابط سياسي داشته باشيم و با چه كشورهايي نياز به ارتباط نيست و اين كه روابط در چه سطحي قرار بگيرد همه با اصول سياست خارجي كشورمان كه منعكس در قانون اساسي مي باشند و الهام گرفته از قوانين اصيل اسلامي است. قرآن مجيد مي فرمايد: {A{/Bلَنْ يَجْعَلَ اَللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَي اَلْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً{w35-41w}{I4:141I}/}A}{M؛ خداوند سلطه كافرين را بر مسلمانان مجاز نمي داندM} بنابراين به حكم آيه شريفه مسلمانان بايد با هرگونه سلطه خارجي مقابله نموده و استقلال كامل خود را در عرصه سياسي، نظامي، اقتصادي و... حفظ كنند. در جاي ديگر خداوند مؤمنان را اين گونه توصيف مي فرمايند: {A{/Bأَشِدَّاءُ عَلَي اَلْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ {w7-11w}{I48:29I}/}A}{M؛ مؤمنان نسبت به يكديگر مهربان و در برابر كفار و دشمنان سختگيرندM} و يا در اين آيه كريمه كه خداوند مي فرمايد: {A{/Bإِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ{w1-3w}{I49:10I}/}A}و يا روايت گهربار پيامبر اكرم(ص) كه مي فرمايند: {Hمن سمع رجلاً ينادي يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم H} و يا اين روايت {Hمن اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم H} بنابراين مسلمانان جهان همگي امت واحد وداراي سرنوشت مشترك اند، پس بر آنان لازم است كه غم خوار يكديگر باشند و در مشكلات همديگر را ياري رسانند و دشمنان را از خود طرد نمايند. قانون اساسي نيز اصول سياست خارجي كشورمان را چنين مقرر داشته است: اصل 152: سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران براساس نفي هرگونه سلطه جويي و سلطه پذيري، حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضي كشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت هاي سلطه گر و روابط صلح آميز متقابل با دول غيرمحارب استوار است. اصل 153: هرگونه قرارداد كه موجب سلطه بيگانه بر منابع طبيعي و اقتصادي و فرهنگي، نظامي و... گردد ممنوع است. اصل 154: سعادت انسان در كل جامعه بشري را آرمان خود مي داند و استقلال آزادي و حكومت حق و عدل را حق همه مردم جهان مي شناسد بنابراين در عين خودداري در امور داخل ملت هاي ديگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطه از جهان حمايت مي كند. بنابراين مسؤولين نظام موظف به در نظر گرفتن اين اصول و تنظيم روابط با ديگر كشورها بر مبناي آن مي باشد. حضرت امام خميني نيز زماني كه در پاريس بودند، در پاسخ يكي از خبرنگاران خارجي درباره روابط خارجي نظام اسلامي به ويژه رابطه با آمريكا فرمودند: اساس ما مبتني بر حفظ احترام متقابل است و بنابراين غير از اسرائيل كه غاصب است هر كشوري كه حقوق ملت ما را به رسميت بشناسد و به آن احترام بگذارد با وي روابط مسالمت آميز خواهيم داشت. اما در شرايط كنوني از آنجا كه سياست خارجي آمريكا مبتني بر سلطه جويي و مداخله در امور داخلي كشور ما و عزم بر نابودي انقلاب اسلامي ايران مي باشد، برقراري رابطه به هيچ وجه با منافع ملي و مصالح كشور سازگار نبوده و اصول اسلامي و قانون اساسي نيز آن را نمي پذيرد. بر اين اساس مهمترين دلايل مسؤولين براي عدم ارتباط با آمريكا عبارتند از: 1- ميان ايران و آمريكا ديواري از بي اعتمادي وجود دارد كه مسؤول مستقيم آن آمريكاست. آمريكا با انجام كودتاي 28 مرداد 1332 و سپس تحميل قانون ننگين كاپيتالاسيون، حمايت از حكومت شاه در جريان انقلاب و بكارگيري انواع روش هاي استعمارگرانه و تهديدآميز پس از پيروزي انقلاب، نظير حمله طبس، كودتاي نوژه، محاصره اقتصادي، حمايت از تجزيه طلبي، اعمال فشارهاي خارجي، تضعيف توان ملي، اعمال تحريم هاي گسترده و... ابعاد ديوار بي اعتمادي را بلندتر نموده است و برقراري روابط با وجود ديوار بي اعتمادي امري كاملاً غيرمنطقي و بي ثمر است و اگر آمريكا خواهان ايجاد رابطه است بايد ابتدا گام هاي مؤثري براي از ميان برداشتن ديوار بي اعتمادي بردارد. 2- ماهيت مناسبات آمريكا با ايران همواره سلطه گرانه و استعماري بوده است. ملت ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي به هيچ وجه خواهان تداوم چنين مناسباتي نمي باشد، بنابراين لازم است تا آمريكا تعريف خود را از مناسبات آينده با ايران به صورت شفاف بازگو كند. 3- قطع رابطه ميان ايران و آمريكا توسط واشنگتن به وقوع پيوست و دشمني هاي آمريكا در طول 21 سال گذشته ادامه داشته است. بنابراين مذاكره با آمريكا در چنين شرايطي فاقد هرگونه دستاورد مثبت خواهد بود و ثمري عايد ملت ايران نخواهد كرد، زيرا كه آمريكايي ها خواهند كوشيد تا به چيزهايي كه از طريق سياست هاي دشمنانه، تهديدآميز، خشونت بار و براندازانه دست نيافتند اين بار از طريق مذاكره دست بيابند. 4- عقلانيت سياسي و تاريخ روابط و مناسبات بين الملل حكم مي كند كه اگر آمريكا به واقع خواهان مذاكره و برقراري روابط صادقانه با ايران است بايد مواضع خود را در قبال مطالبات عقلاني و به حق جمهوري اسلامي ايران مشخص نمايد كه عبارتند از: الف) سياست هاي خصومت آميز آمريكا عليه ايران در اشكال تحريم و تهديد پايان يابند. ب ) آمريكا در امور داخلي ايران دخالت نكند. ج ) اموال و دارايي هاي بلوكه شده ايران در آمريكا را آزاد كند. د ) برخوردهاي تبعيض آميز و جنگ رواني عليه ايران خاتمه دهد. ه ) مواضع خود را نسبت به مناسبات گذشته و آينده روشن كند. و ) به حقِ حاكميت ملت ايران براي تعيين سرنوشت خويش احترام بگذارد. ز ) ضديت با اسلام را رها كند و از موضع برابر با جمهوري اسلامي ايران برخورد نمايد. 5- طرح موضوع مذاكره ميان ايران و آمريكا امري تكراري است، هرگاه كه احساس مي كند كه حريف ضعيف شده است پيشنهاد مذاكره را مطرح مي نمايد و شرطهايي را مطرح مي نمايد كه نشانگر خوي استبكار آمريكا است از قبيل به رسميت شناختن اسرائيل، عدم حمايت از مبارزان لبناني و فلسطيني، عدم مخالفت با صلح خاورميانه، انحلال كليه نهادهايي كه بعد از انقلاب به وجود آمده اند نظير سپاه پاسداران و برقراري حكومت سكولار در ايران و حذف اسلاميت از جمهوريت و... 6- ايران در شرايط كنوني پرچمدار پايگاه اعتقادي مبارزه عليه استكبار جهاني و صهيونيسم بين المللي است و سد محكمي در برابر ظلم ظالمان و ستمگران به مستضعفان جهان است و از آنجا كه ملت هاي مظلوم دنيا به مواضع ايران در برابر آمريكا به ديده احترام مي نگرند و آن را بخشي از مبارزه سراسري عليه استكبار جهاني مي دانند. پيشنهاد آمريكا براي مذاكره با ايران درحالي كه بر شدت تحركات خصمانه خود عليه ايران آفزوده است و حاضر به پذيرش خواسته هاي مشروع ملت ايران نيست، بيانگر سه هدف پنهان است: الف) ديكته كردن مطالبات خود بر ايران و احياي مناسبات استعماري و سلطه گرانه. ب ) سست كردن پايگاه اعتقادي جهاد و مبارزه عليه استكبار جهاني و غاصبان صهيونيستي در جهان اسلام از طريق القاي سازش جمهوري اسلامي ايران با قدرت هاي سلطه گر. ج ) شكستن قبح مذاكره با آمريكا با هدف ضربه زدن به مبارزه با مستكبران با القاي اين موضوع كه نهايتاً نيروهاي انقلابي چاره اي جز مذاكره و سازش با آمريكا ندارند.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.